متن آهنگ سالار عقیلی آتش عشق
خیلی عجیبه سوختن در آتش تو میسوزم اما بی تو خاکستر نمیشم
من عاشق این درد بی درمونم ای عشق
حظ میبرم از دردمو بهتر نمیشم
چه زخما که گل کرد در این باغ زخمی نه آهی به لب رفت نه بر چهره اخمی
نه آهی به لب رفت نه بر چهره اخمی
تو دردی تو درمان تو با چشم مستت منم که سپردم خودم را به دستت
منم که سپردم خودم را به دستت
هر بار گذشتم من از دریای آتش خواب بودی کاش تو یک بار برای دیدنم بیتاب بودی
رفتی ولی من تورو مثل نفس توو سینه دارم
من توو این عشق خودم را بی هوا جا میگذارم
خیلی عجیبه سوختن در آتش تو میسوزم اما بی تو خاکستر نمیشم
من عاشق این درد بی درمونم عشق
چه زخما که گل کرد در این باغ زخمی نه آهی به لب رفت نه بر چهره اخمی
نه آهی به لب رفت نه بر چهره اخمی
تو دردی تو درمان تو با چشم مستت منم که سپردم خودم را به دستت
منم که سپردم خودم را به دستت