یک نفر میرسد از راه که من چشم دلم روشن است صاحب قلب من است

 اشک من و شانه ی او وای وای

آینه باران کنین شهرو چراغان کنین چون که به من میرسد اینبار

جان فدایش کنین عشق صدایش کنین وای که چه زیبا شود این دیدار

یک نفر میرسد از راه که ماه پیش نگاهش کم است بر دل من مرحم است

دل شده دیوانه ی او وای وای