فصل پریشان شدنم را ببین بی سر و سامان شدنم را ببین
بی تو فرو ریخته ام در خودم لحظه ی ویران شدنم را ببین
کوچه پر از رد قدمهای توست پشت همین پنجره میخوانمت
پس تو کجایی که نمیبینمت پس تو کجایی که نمیدانمت
بی تو پر از داغ پریشانیم مهر جنون خورده به پیشانیم
پس تو کجایی که نمیبینیم پس تو کجایی که نمیدانیم