متن آهنگ ثانیه ها صبر کنید تا برسم به قتلگاه

 

ثانیه ها صبر کنید تا برسم به قتلگاه عموی من یکنفره میون چهار هزار سپاه

ثانیه ها صبر کنید تا برسم به قتلگاه عموی من یکنفره میون چهار هزار سپاه

ثانیه ها صبر کنید تا برسم به قتلگاه عموی من یک نفره میون سی هزار سپاه

ثانیه ها صبر کنید تا برسم به قتلگاه عموی من یک نفره میون سی هزار سپاه

اگه تو رو تو قتلگاه رها کنم روم نمی شه رقیه رو نگاه کنم دلم میخواد تو رو بابا صدا کنم

اگه تو رو تو قتلگاه رها کنم روم نمی شه رقیه رو نگاه کنم دلم میخواد تو رو بابا صدا کنم

دارم از نفس میافتم ، مثه عمه زینب گفتم ، او میدوید و من میدویدم ، او سوی مقتل من سوی قاتل

روی لبم حسین حسین روی لبت حسن حسن

وقتشه که بیام منم برای جنگ تن به تن

من آخرین یار تو هستم و ببین افتادی تا از روی مرکب رو زمین

یادم اومد گل پسر ام البنین

دارم از نفس میفتم مثه عمه زینب گفتم

او می نشست و من می نشستم

او روی سینه من در مقابل او می کشید و من می کشیدم در پیش چشمم میبرید