فکر عاقلم کردنم هرگز نباش من از این دیوانگی سر میروم

آنچه میبینم بغیر از عشق نیست شک نکن دیوانه تر هم میشوم

بی جهت نیست این همه زیباییت هر کسی بیند تو را مجنون شود

دور تو میچرخمو آرایشت کل اعجاب طبیعت میشود

دیوانه ات شدم بیین فقط به من دل را ببند دل را ببند

ای جانم از عشقتو سوخت ای دلبرم فقط بخند فقط بخند فقط بخند

هر کسی گوید سخن از عشق را نتواند که دلی از تو برد

دلبری از تو چنان دشوارست که دل تب دار و یک بیمار میخواد فقط

دیوانه ات شدم بیین فقط به من دل را ببند دل را ببند

ای جانم از عشقتو سوخت ای دلبرم فقط بخند فقط بخند فقط بخند