متن آهنگ فاتح نورایی موسی

 

من مثه یه درختیم که روش پر یادگاریه

رو تنم پره خطه ولی یکی زخم کاریه

بیا بشین کنارم به درد دلمو تو گوش کن

بیا زخمای تنمو ببین خودتو فراموش کن

من اون جایی زخم خوردم که فکر نمیکردم

همونی که زد به جونش قسم نمیخوردم

 من این بازی رو باختم که داشتم میبردم

یه چیزی گوشه ی ذهنت همیشه رگباره

که وقتی مشتای دستت رفیق دیواره

یه حسی توو سرت میگه هنوز دوست داره

دیگه خسته شدم منو گذشتمو دود کن

بسه برام قلب شکستمو خوب کن

من اینجا جاییم که هیچ حسی دیگه رنگی نداره

دیگه خسته شدم منو گذشتمو دود کن

بسه برام قلب شکستمو خوب کن

من اینجا جاییم که هیچ حسی دیگه رنگی نداره

مثه کشتی بی نا خدا موجا میزنه به جونم

دلم میخواد دستام عصای موسی بشه موجو از خودم برونم

بیا بشین کنارم به درد دلمو تو گوش کن

بیا زخمای تنمو ببین خودتو فراموش کن

من اون جایی زخم خوردم که فکر نمیکردم

همونی که زد به جونش قسم نمیخوردم

 من این بازی رو باختم که داشتم میبردم

یه چیزی گوشه ی ذهنت همیشه رگباره

که وقتی مشتای دستت رفیق دیواره

یه حسی توو سرت میگه هنوز دوست داره

دیگه خسته شدم منو گذشتمو دود کن

بسه برام قلب شکستمو خوب کن

من اینجا جاییم که هیچ حسی دیگه رنگی نداره

دیگه خسته شدم منو گذشتمو دود کن

بسه برام قلب شکستمو خوب کن

من اینجا جاییم که هیچ حسی دیگه رنگی نداره