رسیده بغض کشنده تو گلوله خورده به خنده تو
چی میشه حال منی که زندم به عشق قلب تپنده تو
چه بی صدا تو چه بی صدا من بگو گناه تو بوده یا من
که رد خونت رسیده تا من بیا و برگرد دوباره با من
نفس بکش که من از این غریبه ها میترسم
از این سکوت از این صدا از آدما میترسم
نفس بکش که من از این غریبه ها میترسم
از این سکوت از این صدا از آدما میترسم
دردی نشسته بر جانم حال تو را نمیدانم
رسیده لحظه پایانم ببین پریشانم
دردت گرفته خوابم را حال دل خرابم را
من از نبود تو میترسم بگیر عذابم را