چه صاف و ساده شروع شد چه عاشقونه و زیبا
حکایت دوتا عاشق حکایت دو تا دریا
میباره نقل ستاره از آسمون شبستون
فرشته ریسه میبنده تو کوچه و خیابون
زلال آیینه نور نگین آیه ی نوره
همون که مهریش آبه همون که سنگ صبوره
برکت این زندگی تا ابد موندگاره آیه آیه محبت تو سفره میباره
آسمون خونه امشب عجب نوری داره بارون بارون ستاره
دامن خورشید و ماه و گرفته فرشته
دست خدا این دو یار و برا هم نوشته