متن آهنگ علیرضا شمشکی چه کنم
دست تو بستن دل بی دست و پا
پاتو شکستن چی میخوای بی نوا
گوشه ی این سینه باید دق کنی
صبر و تحمل بطلب از خدا
اگه تو جون بسری من چه کنم
غمو آسون میخری من چه کنم
اگه بی بال و پری من چه کنم
من چه کنم
از همه دلها تو درمونده تری من چه کنم
این دل از خود شکنی بال و پر بسته شدم
از پرستاری تو به خدا خسته شدم
این دل از خود شکنی بال و پر بسته شدم
از پرستاری تو به خدا خسته شدم
دست تو بستن دل بی دست و پا
پاتو شکستن چی میخوای بی نوا
گوشه ی این سینه باید دق کنی
صبر و تحمل بطلب از خدا
اگه تو جون بسری من چه کنم
غمو آسون میخری من چه کنم
اگه بی بال و پری من چه کنم
من چه کنم
از همه دلها تو درمونده تری من چه کنم
این دل از خود شکنی بال و پر بسته شدم
از پرستاری تو به خدا خسته شدم
این دل از خود شکنی بال و پر بسته شدم
از پرستاری تو به خدا خسته شدم