بیمعرفت دلم رو کنده از خودش وقتی که رفت ندید تنم سرد شده
رسید به گوشم که به دنیا اومده الهی شکر واسه خودش مرد شده
بیمعرفت چقدر دعا کرده بودم که بعد من عاشق هیشکی نشه
میشه مگه عشق یکی جدا بشه تنهاش بذاره تنهایی پیر نشه
تنها کجا بدون من چشمای نیمه جون من بیسر فقط خدا میدونه
حالا بگو چه حسیه وقتی ببینی اشکمو رفتی بدون هیچ بهونه
باز باران با ترانه میزند بر بام قلبم باز گریه عاشقانه میکنم یاد تو هر دم